The Witcher

داستان بازی ویچر (The Witcher)، به ویژه نسخه سوم آن با عنوان The Witcher 3: Wild Hunt، یکی از عمیق‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌های بازی‌های ویدئویی است. این بازی بر اساس مجموعه رمان‌های آندری ساپکوفسکی نوشته شده و بازیکنان را به دنیای پر از سیاست، جادو، هیولا و انتخاب‌های سخت می‌برد. در ادامه، داستان کامل این بازی را برایتان توضیح می‌دهم

پیش‌زمینه داستان

شما در نقش گرالت از ریویا (Geralt of Rivia)، یک ویچر هستید؛ جنگجویی که با استفاده از جهش‌های ژنتیکی و تمرین‌های سخت، توانایی کشتن هیولاها را به دست آورده است. ویچرها در ازای پول به شکار هیولا می‌پردازند و به دلیل تفاوت‌هایشان اغلب مورد بی‌اعتمادی مردم عادی هستند.
گرالت علاوه بر حرفه‌اش، درگیر سرنوشت‌های پیچیده و روابط احساسی عمیقی می‌شود، به‌خصوص با سیری (Ciri)، دخترخوانده‌اش، و ینیفر (Yennefer)، جادوگری که عشق زندگی اوست.

داستان اصلی ویچر 3

1. جستجوی سیری

داستان بازی با تلاش گرالت برای یافتن سیری، دخترخوانده‌اش، آغاز می‌شود. سیری فرزندخوانده‌ی گرالت است و او را مانند دختر خود می‌داند. سیری یک فرزند خون باستانی (Elder Blood) است که توانایی سفر میان دنیاها را دارد. این قدرت او باعث شده تا گروهی مرموز به نام Wild Hunt او را تعقیب کنند.
گرالت در جستجوی سیری به کمک ینیفر و سایر دوستانش، از مناطق مختلفی عبور می‌کند، از جمله ولن (Velen)، نوویگراد (Novigrad)، و جزایر اسکلگ (Skellige).

Monster-hunter Geralt of Rivia and his adopted daughter Ciri are at the center of a complex story in The Witcher 3: Wild Hunt

2. سرزمین ولن: باتلاقی از خون و خیانت

گرالت در ولن با منطقه‌ای تاریک و غم‌انگیز روبرو می‌شود که تحت کنترل بارون خونین (The Bloody Baron) است. او برای یافتن سرنخ‌هایی از سیری، مجبور می‌شود به بارون کمک کند تا خانواده‌اش را پیدا کند.
در همین حین، گرالت با جادوگرانی شیطانی به نام خواهران باتلاق (Crones) مواجه می‌شود که کنترل باتلاق‌های ولن را در دست دارند. این موجودات نقشی کلیدی در داستان ولن ایفا می‌کنند.

3. نوویگراد: قلب فساد

گرالت در نوویگراد، یکی از بزرگ‌ترین شهرهای جهان ویچر، به دنبال تریس مریگولد (Triss Merigold)، یکی دیگر از جادوگران و دوستان قدیمی‌اش می‌گردد. این شهر پر از فساد، سیاست و تعقیب و گریز جادوگران توسط یک گروه متعصب به نام شعله جاودان (Eternal Fire) است.
گرالت سرنخ‌هایی از سیری پیدا می‌کند و با دوستان قدیمی‌اش مانند زوگلتان و دندلاین متحد می‌شود.

4. اسکلگ: سرزمین وایکینگ‌ها

در جزایر اسکلگ، گرالت به دنبال اطلاعات بیشتری درباره مسیر فرار سیری می‌گردد. در این جزایر، او با رهبران محلی که درگیر جنگ داخلی بر سر قدرت هستند، تعامل دارد.
گرالت همچنین متوجه می‌شود که سیری به‌طور موقت به اسکلگ پناه برده و در مسیر فرارش با یکی از اعضای Wild Hunt روبرو شده است.

5. نبرد با Wild Hunt

سرانجام گرالت موفق می‌شود سیری را پیدا کند. او باید به کمک متحدانش برای نبرد نهایی با Wild Hunt آماده شود.
این گروه به رهبری ارییدین (Eredin)، قصد دارند از قدرت سیری برای مقاصد شوم خود استفاده کنند. در نبردی حماسی، گرالت و سیری با کمک متحدانشان از جمله ینیفر، تریس، و سایر ویچرها، با Wild Hunt مواجه می‌شوند.

6. پایان داستان

پایان بازی به تصمیم‌های شما در طول ماجراجویی بستگی دارد:

اگر انتخاب‌های شما نشان‌دهنده حمایتی مثبت از سیری باشد، او به اعتمادبه‌نفس دست یافته و سرنوشتش را می‌پذیرد.
اگر انتخاب‌های شما منفی باشند، سرنوشت سیری ممکن است غم‌انگیز شود.
سرنوشت گرالت و رابطه او با ینیفر یا تریس نیز بسته به تصمیم‌های بازیکن متغیر است.

ویژگی‌های داستان

انتخاب‌های بازیکن: داستان بر اساس تصمیم‌های شما تغییر می‌کند و پایان‌های متفاوتی دارد.
شخصیت‌های به‌یادماندنی: هر شخصیت دارای عمق و انگیزه‌های قوی است.
دنیای پرجزئیات: محیط‌های بازی، از جنگل‌های تاریک گرفته تا شهرهای شلوغ، به داستان عمق بیشتری می‌بخشند.