داستان سری رزیدنت اویل از اونجایی شروع میشه که یک دانشجوی پزشکی به اسم Oswell Spencer توی برف در حال مردن بود و یک خانمی به اسم Mother Miranda ( شخصیت منفی بازی Resident Evil Village ) میاد که آسول رو نجات بده. این دو نفر به مدت 15 سال روی یک قارچ به اسم Mold کار کردن ولی خب اهداف کاملا متفاوتی داشتن! مادر میراندا فقط می خواسته دخترشو به زندگی برگردونه در صورتی که آسول اسپنسر می خواسته دنیا رو عوض کنه و یک تکامل توی بشریت به وجود بیاره. ولی خب واسه این کار یه قارچ کافی نبود و یک راه وسیع تری برای شیوع نیاز بود؛ در نتیجه اینجاست که ویروس دوست داشتنیمون وارد ماجرا میشه.
سال 1960 یک گردشگر در آفریقا یک گل کشف می کنه که داخل این گل یک ویروس RNA دار وجود داشته. از این ویروس، یک ویروس دیگه به اسم Progenitor ساخته میشه که بهش ویروس مادر هم می گن. در نهایت نهاد Umbreella که یک نهاد شیطانی هست میاد از روی ویروس مادر، ویروس T رو میسازه که این ویروس توی شهر راکون سیتی جایی که شرکت داروسازی آمبرلا بوده، پخش میشه و کل مردم به زامبی تبدیل میشن. در کنار این ویروس کلی سلاح بیولوژیکی هم آزاد میشن و شروع می کنند به کشتن مردم! و اینها اتفاقاتی بود که رزیدنت اویل 2 و رزیدنت اویل 3 رو شکل داد.
اما اون گلی که توی آفریقا کشف شده بود، توسط یک قبیله آفریقایی به اسم Ndipaya مصرف میشد. در نتیجه باعث میشه که یکسری نیروهای ابر انسانی پیدا بشه. این قبیله خودش توی یک شهر زیرزمینی توی همون منطقه ی آفریقایی یک انگل رو پرورش می دادن که این انگل توی یک روستای اسپانیایی که زندگی خوشحال و آرومی داشتن پخش میشه. اشرف زاده های اون موقع که Salazar نام داشتن؛ این انگل رو زیر یک قلعه حبس می کنند و نمی ذارن که بیرون بره. اینجا خونواده ی Sadler به دنبال این بودن که یکجوری این انگل رو به دست بیارن ولی خب نهایتا موفق نشدن که آخرش میرسه به Salazar توی رزیدنت ایول 4، جایی که آخرین سدلر، آخرین سلزار رو قانع می کنه که این دریچه رو باز کنه و خلاصه هر چی انگل اونجا هست رو استخراج می کنه.
اسموند سدلر کسی بود که فرقه ی Los Iluminados رهبری می کرده و توی یک جزیره در اسپانیا زندگی می کردن که نزدیک به همون روستایی بود که داشتن روی این انگل باستانی کار می کردن. اینجاست که فردی به نام Luis Serra که یکی از اعضای این روستا بوده وارد ماجرا میشه. لوئیس که اول واسه ی آمبرلا کار می کرده، از کسانی بود که توی ساختن هیولای Nemesis نقش داشته و بعد از اون میاد برای فرقه ی لاس ایلامینادوس مشغول به کار میشه و یک سری جهش ها از این انگل باستانی کشف می کنه و نهایتا Las Plages خلق میشه.
هدف اسموند سدلر خیلی بزرگ تر از این حرفا بوده و می خواسته با این انگل کل دولت آمریکا رو نابود کنه. و حالا به عنوان کسی که اون انگل مادر رو داشته می تونسته افرادی که به این انگل آلوده بودن رو کنترل کنه. از جمله این افراد اشلی توی نسخه ی ریمیکه که می تونسته از راه دور کنترلش کنه و همینطور باعث میشه لیون توهم های شدیدی بزنه. لوئیس که برای Los Iluminados کار می کرده دیگه تمایلی به انجام این کار نداره، پس میره با یک نهاد مخفی تماس می گیره که آلبرت وسکر اونجا کار می کرد. اینجا آلبرت از لوئیس می خواد که یک نمونه از انگل رو بدزده. اما سدلر خیلی سریع متوجه میشه و لوئیسو زندانی میکنه که ما توی جریان Resident Evil 4 اونو نجاتش میدیم.
داستان بازی رزیدنت اویل دارک ساید Resident Evil: The Darkside
ادامه ی داستان و تاریخچه ی سری بازی Resident Evil را در نسخه ی 2009 رزیدنت اویل دارک ساید متوجه می شیم که دو شخصیت جک کراوسر و لیان با همدیگه به یک ماموریت رفته بودن و اونجا یکم بیشتر با شخصیت Jack Krauser آشنا می شیم. کراوزر یک شخصیتی بوده که خیلی از لیان خوشش نمیومده و از اونور خیلی به سلاح های بیولوژیکی و کلا داشتن قدرت علاقه ی زیادی داشت.
کراوزر به ماموریت فرستاده میشه و همه ی اعضای این تیم، به دست همون کسایی که دستور دادن به این ماموریت برن، کشته میشن. این خیانت باعث میشه که نفرت خیلی شدیدی نسبت به دولت آمریکا پیدا کنه و با آلبرت تماس می گیره و این دستور رو دریافت میکنه که بره و یکی از نمونه های انگل رو پیدا کنه. در ادامه برای جلب توجه سدلر میره اشلی رو میدزده و توی این مورد به بخاطر سابه و نفوذی که داشته باعث میشه که چند نفر از داخل دولت، توی دزدیدن اشلی بهش کمک کنن.
هدف آلبرت وسکر Albert Wesker در نسخه ی چهارم بازی چی بود؟
بریم سراغ یک شخصیت قدیمی که از نسخه ی اول یکجورایی مسترماینده همه چی بود و همیشه داشته همه چیزو از راه دور کنترل می کرد. هدف Albert Wesker توی نسخه ی چهارم این بود که از لاس پلاگا استفاده کنه و از طریق اون دوباره آمبرلا رو احیا کنه. ولی توی ریمیک هدف اون به کشتن میلیاردها آدم تغییر پیدا کرده و در آخر رزیدنت ایول 4 ریمیک، این هدفش رو به Ada Wong میگه و ایدا وانگ وقتی میبینه هدفش اینه، تفنگ رو میذاره روی سر خلبان هلیکوپتر و مسیرشو تغییر میده. ولی خب نهایتا توی نسخه ی پنجم می بینیم که آلبرت وسکر همچنان پیگیر این هدفش هست و داره تلاش می کنه تا بشریت رو از بین ببره.
